با مدادت خوش ، ای برادر زندانی
در باغ پدرم دو قفس هست. در یکی شیریست که بردگان پدرم
از صحرای نینوا آورده اند ، در دیگری گنجشکیست بی آواز.
هر روز سحرگاهان گنجشک به شیر می گوید:
"با مدادت خوش ، ای برادر زندانی...
در باغ پدرم دو قفس هست. در یکی شیریست که بردگان پدرم
از صحرای نینوا آورده اند ، در دیگری گنجشکیست بی آواز.
هر روز سحرگاهان گنجشک به شیر می گوید:
"با مدادت خوش ، ای برادر زندانی...