• وبلاگ : ايران IRAN
  • يادداشت : اي بشر!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اين بار هم در روياهاي خاکي من پيش افتاده اي
    و من ؛ مدام راههاي نيامده ام را تسلي مي دهم
    باز هم در تيرگي اين شب من ؛ تويي که باروري
    و اين بار منم که از سکوت تو هيچ ترم
    و اين لبان داغ من است که حرفهاي نگفته تو را آرام مي گويد
    و من در شهر افسانه اي قلبم ؛ هيچ ندارم
    تا نثار ذره اي از بودنهاي هميشگي ات کنم
    آه که در سراسر اين شب مبهم
    تنها تويي که چشمان خواب آلود مرا تلاوت مي کني
    و من اينبار در فکر روزهاي با توام
    و اين با تو بودن است که باز هم آرامم مي کند
    اين حرفهاي خام من در کنار سکوتهاي سنگين و مرموز تو
    بيش از پيش و پيش از پيش کم مي آورد
    و تو اين شکسته مغرور پيوسته از حرفهاي خسته بيعت مي گيري
    و باز اين بار هم منم که در سکوت تو جا مانده ام .....
    در نهان آرزو
    در صداي بي رکوع
    در شبستاني چنين بي انتها
    مانده ام
    در خود غمين و بي صدا
    مانده ام در غربت اين آبرو :
    در سکوت تو بسي جا مانده ام ...........
    هم خويش را بيگانه کن
    هم خانه را ويرانه کن
    وانگه بيا با عاشقان هم خانه شو